-
راه ارتباطی در تلگرام
پنجشنبه 2 اردیبهشتماه سال 1400 03:11
دوستان اگر امری بوددرتلگرام پیام بدهید forooghi110@
-
✅آیا تا قبل از سال 71 ، تقویمها درباره حضرت زهرا (س) از کلمه «وفات» استفاده میکردهاند؟
پنجشنبه 13 اسفندماه سال 1394 22:27
✅آیا تا قبل از سال 71 ، تقویمها درباره حضرت زهرا (س) از کلمه «وفات» استفاده میکردهاند؟ طرح شبهه: احتمالا در سال ۷۱ بود که عدهاى از کارشناسان و محققان جمهورى اسلامى مستقر در مجلس شوراى اسلامى که جزو نمایندگان هم بودند پس از ۱۴۰۰ سال تحقیق و بررسى ناگهان به راز مهمى پیبردند و آن اینکه حضرت فاطمه دختر رسول خدا (ص)...
-
کانال منتظران دولت یار در تلگرام
چهارشنبه 2 دیماه سال 1394 09:31
بسم الله الرحمن الرحیم سلام علیکم بنده حقیر سید مهدی فروغی کارشناس مربوط به سوالات احکام مقام معظم رهبری در بزرگترین کانال احکام در تلگرام هستم. @ahkam110110 اکنون کانال دیگرم را معرفی می کنم لطفا عضو آن بشوید هر روز یک صفحه قرآن صوت ترجمه وقرائت صوت تفسیر متن تفسیر وترجمه گلچین شبکه های اجتماعی!...
-
قال الله عظیم فی کتابه (ان اکرمکم عند الله اتقاکم)
پنجشنبه 27 تیرماه سال 1392 16:52
بسم الله الرحمن الرحیم سلام بر همگی بنده سید مهدی فروغی فرازهایی از کتاب فروغی از زندگانی با برکت مرحوم سلاله السادات والاطیاب حاج سید رضا فروغی در اختیار عموم قرار می دهم ان شا الله این کار را بطور کامل انجام میدهم یعنی کل کتاب را در سایت قرار میدهم .پس همه صفحه ها را ببینید در ضمن نویسنده کتاب پدر بنده حجت الاسلام...
-
وصیت نامه مرحوم مغفوره حاج سید رضا فروغی رحمه الله علیه
پنجشنبه 27 تیرماه سال 1392 16:45
بسم الله الرحمن الرحیم وصیت نامه مرحوم مغفوره حاج سید رضا فروغی رحمه الله علیه غرض از تحریر آنکه چنین توفیق ربانی و تائید سبحانی شامل حال جناب سلاسه السادات آقای سید رضا فروغی فرزند مرحوم مغفوره آقای سید علی گردید و در حال کمال صحت و اختیار و در مقام وصیت بر آمدند بشرح ذیل انشاء وصیت نمودند. . اولا : اقرار و اعتراف می...
-
داستان شصت و یکم خانواده آن مرحوم
پنجشنبه 27 تیرماه سال 1392 16:43
پدر مرحومم حاج سید رضای فروغی دارای سه همسر بود، یکی مرحومه مغفوره بتول خانم صفاری، دوم مرحومه مغفوره زهرا خانم کلهر فرزند حاج فتحالله و سوم مرحومه مغفوره حاجیه خانم مریم اخروی رحمه الله علیهن. فرزندان مرحوم حاج سید رضا فروغی ایشان: از همسر اولش سه پسر دارند به نام1.سید محمد فروغی، 2.سید علی فروغی،3. سید حسن فروغی، و...
-
داستان شصتم شجرهنامه مرحوم حاج سید رضا فروغی
پنجشنبه 27 تیرماه سال 1392 16:41
مرحوم پدرم سلاله السادات و الاطیاب حاج سید رضا فروغی طاب ثراه میفرمود: عموی بزرگوارم سلاله السادات والاطیاب حاج سید قاسم سر کشیک (فروغی) ضابط آستانه مقدسه حضرت معصومه (س) با مرحوم آیه الله العظمی حاج سید شهابالدین نجفی رضوان الله تعالی علیه خیلی دوست و صمیمی بود و چون معظم له در علم انساب زمانه بود، مرحوم حاج سید...
-
داستان پنجاه ونهم استشمام بوی سیب از حرم حضرت امام حسین (ع)در هنگام سحر
پنجشنبه 27 تیرماه سال 1392 16:39
مر حوم مغفوره سلاسه السادات و الاطیاب حاج سید رضا فروغی رحمه الله علیه میفرمود:در روایت داریم روز عاشورا حضرت امام حسین علیه السلام هر وقت تشنه می شدند سیبی را بو می کردند و چون شهید شدند آن سیب نا پدید شد و لذا ضریح مطهر امام حسین علیه السلام بوی سیب می دهد و کسانی که از زوار حقیقی هستند اگر سحر موقع اذان صبح مشرف...
-
داستان پنجاه و هشتم حضرت آیه الله العظمی حجت رحمه الله علیه و بیت المال
پنجشنبه 27 تیرماه سال 1392 16:35
مرحوم پدرم مرحوم مغفور حاج سید رضا فروغی قریب 18 سال در محضر مقدس حضرت آیت الله العظمی حاج سید محمد حجت رحمه الله علیه بوده و لذا داستانها و خاطرات آموزنده از ایشان داشتند و اثر این رفت و آمدها و مجالستهای با یک عالم ربانی و یک عارف کم نظیر و علاوه اسلام شناس و آشنا با اوضاع زمان و مرجع تقلید شیعیان این بود که ایشان...
-
داستان پنجاه و هفتم قبر مرحوم سلاله السادات فروغی
پنجشنبه 27 تیرماه سال 1392 16:34
روزی که پدر بزرگوارم از دنیا رفت، من در خانه بودم که همسایه ما آمد گفت کسی به خانه ما تلفن کرده و شما را میخواهد. و(ما چون تلفن نداشتیم از تلفن همسایه استفاده میکردیم.) آمدم منزل همسایه مرحوم حاج غلامعلی "گوشی تلفن را برداشتم دیدم مرحوم برادرم حاج سید محمد فروغی است که دارد گریه میکند. فرمودند زود بیا منزل...
-
داستان پنجاه وششم اشعاری درباره همسر مرحوم آقای فروغی
پنجشنبه 27 تیرماه سال 1392 16:33
مرحوم حاج سید رضا فروغی رحمه الله علیه وقتی از دنیا رفت، وفات ایشان برای بازماندگان خیلی سخت بود بخصوص برای همسر باوفایش مرحومه مغفوره حاجیه خانم مریم اخروی رحمه الله علیها که مرتب گریه میکرد .جداً تا همسرش ،مرحوم فروغی زنده بود به او خدمت کرد و در ایام بیماری و کسالت طولانی ایشان حتی یک روز هم او را تنها نگذاشت که...
-
داستان پنجاه وپنجم شعر گفتن مرحوم مغفور آقای عبدالله تمسکی رحمه الله
پنجشنبه 27 تیرماه سال 1392 16:32
پدر مهربان مرحوم حاج سید رضا فروغی هنگامی که در صبح 26 ماه ربیع الاخر سال 1402ه.ق داعی حق را لبیک گفت بعد از چندی یکی از دوستان که سالهای زیادیست در منزل ایشان روضه میخواندم و فعلاً در قید حیات نیستند ولی مرید پدر مهربانم بودند و ارادت به سادات داشتند اشعاری در باب فوت پدرم فرمودند که اشعار ایشان را یعنی مرحوم میرزا...
-
داستان پنجاه وچهارم آش جو پختن در شب بیستم ماه رمضان
پنجشنبه 27 تیرماه سال 1392 16:31
مرحوم پدر بزرگوارم حاج سید رضا فروغی قریب 70 سال، ایام شهادت امیر المؤمنین علی (ع) آش جو میپختند و به مردم احسان میدادند و میفرمود امیرالمؤمنین نان جو میخورده و ما به یاد حضرت علی(ع) باید برای ایشان آش جو به مردم بدهیم و آنقدر این کار را دوست داشت که در ایام بیماری طولانی که داشت باز میفرمود شب بیستم ماه رمضان آش...
-
داستان پنجاه و سوم کمک کردن به فقرا در شب به طور ناشناس
پنجشنبه 27 تیرماه سال 1392 16:30
مرحوم حاج سید رضا فروغی رحمت الله علیه می فرمود: در آن سالها که در خدمت حضرت آیت الله العظمی حجت رضوان الله تعالی علیه بودم ایشان امور مالی خود را به من محول کرده بود و به من اختیار دادند که به فقرا کمک کنم و من هم برای آنکه به فقرای آبروداری کمک کنم اغلب شبها سراغ آنها میرفتم و به طور ناشناس به آنها کمک میکردم....
-
داستان پنجاه و دوم شفا گرفتن قلب ایشان به برکت اشاره دست حضرت محمد صلی الله علیه و آله و سلم
پنجشنبه 27 تیرماه سال 1392 16:30
مرحوم حاج سید رضا فروغی میفرمود :در زمانی که هنوز دوران میانسالی را میگذراندم، مبتلا به بیماری قلبی شدم و هر چه معالجه کردم نتیجه نگرفتم و قلبم منظم کار نمیکرد .درآن زمان هم طبیب حاذق هم نبود و این دستگاههای پیشرفته وجود نداشت و این قلبم هم داشت مرا خانه نشین میکرد با تمام مشکلات و مشاغلی که داشتم نمیتوانستم چه...
-
داستان پنجاه و یکم داستان میرزا هدایت که از دوستان مرحوم پدرم بوده
پنجشنبه 27 تیرماه سال 1392 16:29
مرحوم پدرم حاج سید رضا فروغی میفرمود :شبهای جمعه میرزا هدایت قفلساز میآمد در منزل مرحوم حضرت آیه الله العظمی حجت به ما کمک میکرد و استکان و نعلبکی را میشست و هر کجا مجلس امام حسین بود شرکت میکرد و در آن مجلس خدمت میکرد. یکی از دوستان پدرم مرحوم حاج میرزا باقر بقال است. ایشان میگوید: روزی کنار مسجد امام بودم...
-
داستان پنجاهم در راه کربلا به تشنگی عجیبی مبتلا میشود که شنیده نشده تا بحال کسی این چنین تشنه شود
پنجشنبه 27 تیرماه سال 1392 16:28
مرحوم پدرم میفرمود در بیابان عراق راه را گم کردم هر چه رفتم به جایی نرسیدن و تشنه شدم در یک جا دیدم مقداری آب هست و یک مارمولک در آب افتاده و مرده و روغن آن حیوان مرده روی آب افتاده با این حال از آب مقداری خوردم ولی جگرم از تشنگی بیشتر آتش گرفت. و در بیابان همینطور که میآمدم از دور پرچم عراق را دیدم که در بالای بام...
-
داستان چهل نهم صبر و استقامت و شاکر بودن حاج سید رضا فروغی
پنجشنبه 27 تیرماه سال 1392 16:25
مرحوم سلاله السادات حاج سید رضا فروغی در دنیا خیلی مصیبت و گرفتاری دیده بودند در سن 8 سالگی پدررا از دست داد و در جوانی مشکلاتی داشته و در اواخر عمر گرفتار بیماری پروستات شده بود و دکتر معالج او در مرتبه اول، دکتر معتمد بود که او را عمل کرد ولی چون دکتر قدیمی بود لذا با برنامههای جدید پزشکی آشنا نبودوبا همین دلیل از...
-
داستان چهل و هشتم جوانی دست خود راکنار حرم حضرت اباالفضل علیه السلام در روز عاشوراقطع کرد .
پنجشنبه 27 تیرماه سال 1392 16:24
مرحوم پدرم حاج سید رضا فروغی میفرمودند: سالی در روز عاشورا،کربلا مشرف بودم، در روز عاشورا دستجات قمهزن مرتب میآمدند در صحن حرم امام حسین و بعد میآمدند بین الحرمین و مرتب حیدر حیدر میگفتند در همین حال هیئتی آمدکه عدهای هم قمهزن هم در آن هیئت بودند. در بین آنها یک جوان ترکی بود که قمه بزرگی به دست گرفته بود ولی...
-
داستان چهل و هفتم حاج عسگرخان در هوای برفی واستجابت دعا
پنجشنبه 27 تیرماه سال 1392 16:23
در حدود 70 سال از شتر به عنوان وسایل حمل و نقل استفاده می شد. و معروف بود که شتر کشتی روی زمین است. مرحوم ابوی گرامم میفرمودند شبی از شبهای زمستان در اتاق زیر کرسی خوابیده بودیم یک وقت دیدم یک طرف لحاف کرسی حرکت میکند و یک شخص ناشناسی زیر کرسی خوابیده، گفتم شما کیستید؟ او سلام کرد و گفت من حاج عسگر خان میباشم الان...
-
داستان چهل و ششم مورد اعتماد اهل محل بودند
پنجشنبه 27 تیرماه سال 1392 16:23
بعد از پیروزی انقلاب و برپا شدن جمهوری اسلامی در ایران یکی از کارهای انقلاب اسلامی در ایران این بود که در هر محل شورای محل درست شد، و لذا در موقع رأی گیری اهل محل سجادیه همه به ایشان رأی دادند و او را رئیس شورای محل قرار دادند. ولی افسوس که دیگر اواخر عمر ایشان بود والا اگر جوان بودند و آن قدرت ایام جوانی را داشتند...
-
داستان چهل و پنجم وصیت مرحوم آیه الله العظمی حجت :که رضایتنامه یا شهادت نامه من لازم است با شهادت و امضاء آقای فروغی باشد.
پنجشنبه 27 تیرماه سال 1392 16:22
پدرم مرحوم آقای سید رضا فروغی فرمودند بعد از آنکه اعلام شد حضرت آیه الله العظمی حجت رحلت فرمودند، مردم برای تشییع جمع شدند و بعد جنازه را تشییع کردند. برای طواف به حرم حضرت معصومه (س) بردند و باز جنازه را آوردند در مدرسه مبارکه حجتیه آوردند. در صحن مدرسه بودم که یک وقت دیدم مردم مصطفوی کتاب فروش ، دنبال من میگردند و...
-
داستان چهل و چهارم زیرکی و تیز بینی مرحوم سلاله السادات و الاطیاب حاج سید رضا فروغی
پنجشنبه 27 تیرماه سال 1392 16:22
از آغاز جوانی تا پایان عمر خیلی تیزهوش و در امور دینی خیلی دقیق و کنجکاو بودند و با هر کس رفاقت نمیکردند و هر حرفی نمیزدند و هر کتابی را نمیخواندند و در نماز جماعت سعی میکردند بهترین امام جماعت را انتخاب کند. یادم میآید روزی که کتاب شهید جاوید چاپ شده بود و هنوز کسی درباره اشکالات کتاب شهید جاوید حرفی نمیزد من...
-
داستان چهل و سوم تعریف علماء و مراجع از پدرم مرحوم حاج سید رضا فروغی
پنجشنبه 27 تیرماه سال 1392 16:19
داستان چهل و سوم تعریف علماء و مراجع از پدرم مرحوم حاج سید رضا فروغی آنقدر شیفته علماء و مراجع و روحانیون بودند که عمر خود را وقف خدمت به آنها کرد و افتخار میکردند که خدمتگزار مرحوم آیه الله العظمی حجت بوده و همیشه میفرمود هیجده سال خدمت آن مرحوم بودم و آنقدر حضرت آیه الله العظمی حجت در امور کاری خود دقیق بودند که...
-
داستان چل و دوم پیدا شدن جهازیه همسر ایشان از میان آب و گل سیلاب
پنجشنبه 27 تیرماه سال 1392 16:18
سالی در شهرستان قم سیل عجیبی آمد و خیلی از خانههای مردم خراب شد و مسیر سیل از بالای شهر قم که از رودخانه بطرف شهر سرازیر شده بود از طرف امامزاده شاهزاده احمد بن قاسم آمد که آنجا را دروازه قلعه میگفتند و تا چهل اختران و بعد تا محله شاهزاده سید علی این سیل قرار گرفت و تمام خانهها در این مسیر ویران شد و منزل پدر ما...
-
داستان چهل و یکم (شفا گرفتن نوة آقای فروغی)
پنجشنبه 27 تیرماه سال 1392 16:18
داستان چهل و یکم (شفا گرفتن نوة آقای فروغی) اینجانب سید عباسعلی فروغی در سال 1346ه.ش با صبیه مرحوم سلاله السادات و الاطباب ، حجه الاسلام و المسلین حاج سید احمد حجازی رحمه الله علیه ، ازدواج کردم و در سال 1348 شمسی خداوند فرزندی به من عطا کرد که نام او را سیّد محمد فروغی گذاشتم . در سن 6 ماهگی بود که این کودک معصوم...
-
داستان چهلم به شدت از مصرف وجوهات اجتناب میکرد.
پنجشنبه 27 تیرماه سال 1392 15:46
مرحوم حاج سید رضا برای استفاده از سهمین یعنی سهم امام زمان (عج) و سهم سادات امکانات زیادی داشت ولی هرگزاز آنها استفاده نکرد با اینکه در زمان مرجعیت حضرت آیه الله العظمی حجت دست او باز بود و کلیددار صندوق بیتالمال بود که زمین مدرسه حجتیه را ایشان خریدند و از طرف حضرت آیه الله العظمی حجت مسئول ساختن مسجد و آب انبار و...
-
داستان سی و نهم (خواب دیدن حضرت امام حسین علیه السلام)
پنجشنبه 27 تیرماه سال 1392 15:43
پدر مرحومم روزی از خواب بیدار شدند فرمود دیشب خواب دیدم به کربلای معلی مشرف شدم ولی بمن میگویند اگر می خواهی حضرت امام حسین علیه السلام را زیارت کنید، بروید قم حضرت امامزاده سلطان محمد شریف علیه السلام را زیارت کنید که حضرت امام حسین به آنجا تشریف میآورند حضرت امامزاده سلطان محمد شریف از نوادگان حضرت امام حسین (ع)...
-
داستان سی و هشتم خواب دیدند که ماه آسمان غروب کرد
پنجشنبه 27 تیرماه سال 1392 15:42
مرحوم سلاله السادات حاج سید رضا فروغی فرمودند: شبی در عالم خواب دیدم، ماه آسمان در وسط آسمان بود ،کمکم بطرف کنار افق آمد و کمکم غروب کرد و ناپدید شد. نمیدانم تعبیر آن چیست .گمانم تعبیر آن عبارت باشد از اینکه شاه حکومتش سقوط میکند و از بین میرود و این خواب را قبل از پیروزی انقلاب و قبل از فرار شاه دیدند .خلاصه این...
-
داستان سی و هفتم در تعبیر خواب استاد بودند
پنجشنبه 27 تیرماه سال 1392 15:41
در روایت داریم کسی که در جوانی گناه نکند خداوند علم تعبیر خواب به او عنایت میکند بدین جهت که پدرم جوانی پاک بودند و لذا در تعبیر خواب بد طولانی داشت و رؤیاهای صادقه را بوجه احسن تعبیر میکردند ایشان هم خوابهای مطابق با واقع میدیدند و هم خواب را خوب تعبیر میکردند و ظاهراً ایشان با علم جعفر هم آشنا بودند که مرحوم آیه...